
هر ساله شاهد آلودگی هوا در شهر تهران بزرگ بوده ایم اما امسال در سال 1401 نوع آلودگی هوا تغییر کرده و درجه آلودگی بیشتر شده است. در ادامه به بررسی اخبار دقیق از خبرگزاری دنیای اقتصاد میپردازیم:
به نقل از دنیای اقتصاد
به گزارش پايگاه 598 به نقل از دنياي اقتصاد، پيشتر، روزهاي آلوده فقط به نيمه دوم سال اختصاص داشت که بروز پديده اينورژن (وارونگي هوا) ناشي از کاهش دما در ماههاي سرد، باعث استقرار دود ناشي از سوخت خودروها و کارخانهها در تراز پايين جو ميشد؛ اما اکنون سرايت آلودگي به ماههاي گرم و ابتدايي سال و همچنين تغيير رنگ آسمان، از بدتر شدن شرايط هواي پايتخت حکايت دارد.
تحقيقات کميسيون سلامت و محيطزيست شوراي شهر تهران در اين باره، نشان ميدهد آنچه در حال حاضر کدورت هواي پايتخت را تشديد کرده و به شکلگيري غبار زرد و مهدود طي اغلب روزها در آسمان تهران منجر شده، از اراضي باير و مناطق شن و ماسه در جنوب غرب اين کلانشهر نشات ميگيرد که در کنار سه منبع داخلي ديگر شامل «خودروها و موتورسيکلتها، عمليات تخريب و ساختمانسازي و موتورخانه ساختمانها»، باعث افزايش غلظت و حجم ذرات معلق با قطر کوچکتر از ۵/ ۲ ميکرومتر (۰۰۲۵/ ۰ ميليمتر) شده است. امسال در فاصله ابتداي فروردين تا ۲۶ خرداد، شاخص کيفيت هواي تهران فقط در۵۹ روز، علامت «سالم» را نشان داده که اين تعداد، ۱۵ روز از سال گذشته کمتر بوده است.
پزشک و رئيس کميسيون سلامت و محيطزيست شوراي شهر تهران با تشريح بررسيهايي که اين نهاد انجام داده است، به «دنياي اقتصاد» اعلام کرد: طبق گزارش رسمي مرکز قلب تهران، متناسب با افزايش روزهاي آلوده، بيماريهاي قلبي، عروقي و حتي ريوي و تنفسي در شهر تهران افزايش پيدا ميکند؛ ضمن اينکه بين روند افزايشي سقط جنين و آلودگي هوا نيز رابطه مستقيم وجود دارد.
رحمتاله حافظي، مدل محاسبه شاخص «کيفيت» و «آلودگي» هواي تهران را داراي اشکال اساسي ميداند و ميگويد: طبق اين مدل، شاخص کيفيت، از ميانگين شاخص مناطق ۲۲ گانه به دست ميآيد و عبور آن از مرز ۱۰۰ به معني شروع آلودگي است، در حالي که شاخص آلودهترين منطقه شهر بايد مبناي اعلام ميزان آلودگي هوا قرار گيرد.
اين عضو شوراي شهر، با تاکيد براينکه عمده آلايندههاي هواي تهران منشا داخلي دارد، سريعترين راهکار کنترل آلودگي را تبديل اراضي باير و معادن منطقه ۱۸ به فضاي سبز و مراکز تفريحي عنوان کرد. خاک اين منطقه ريز، خشک و مستعد معلق شدن در هوا است؛ به طوري که بخشي از غبار ناشي از توفان مهيب خرداد۹۳ از خاک همين منطقه بلند و منتشر شد.
متن گفتوگو با رحمتالله حافظي را در ادامه بخوانيد:
* مطابق استانداردهاي جهاني و اطلاعات سازمان جهاني بهداشت، روند غلظت آلايندههاي هواي تهران دستکم در سال گذشته به چه صورت بوده است؟
براساس گزارش سازمان جهاني بهداشت روزانه ۱۰ هزار نفر در دنيا به دليل بيماريهاي منتسب به آلودگي هوا جان خود را از دست ميدهند. در ايران نيز ۳۵ ميليون نفر در معرض درجاتي از آلودگي هوا قرار دارند. مطابق با بيانيه سازمان جهاني بهداشت، آلودگي هوا و ذرات معلق در آن، سرطانزاي قطعي است که يک حقيقت تلخ است. در سال ۹۲، ميزان ذرات معلق کمتر از ۵/ ۲ ميکرون در هواي پايتخت در ۲۹۸ روز بيش از استاندارد بوده است. اين آمار در مورد ذرات معلق کمتر از ۱۰ ميکرون نيز براي ۳۳۱ روز در هواي پايتخت ثبت شده است. نکته ديگر اينکه در سال ۲۰۱۲ براساس گزارش سازمان جهاني بهداشت، سه ميليون و ۷۰۰ هزار مورد مرگ زودرس به علت آلودگي هوا گزارش شده است که ۸۰ درصد آن در کشورهاي در حال توسعه اتفاق افتاده است. اما روند غلظت آلايندههاي هواي تهران بهويژه ذرات معلق کمتر از ۵/ ۲ ميکرون در فاصله سالهاي ۹۱ تا ۹۳ بهرغم آنکه نسبت به سالهاي قبل از آن يعني مقطع زماني سالهاي ۸۹ تا ۹۱ کاهنده بوده ولي نسبت به استانداردهاي جهاني بيش از سهبرابر در هواي پايتخت ثبت شدهاند.
مشکل ديگري که در مورد آلودگي هواي پايتخت وجود دارد اين است که ذرات کمتر از ۵/ ۲ ميکرون با استفاده از سوخت استاندارد در خودروها کاهش پيدا ميکند اما همزمان با استفاده از سوخت استاندارد و مرغوب ميزان NO۲ (دياکسيدنيتروژن) هوا افزايش پيدا ميکند که يکي از معضلاتي است که در آينده با آن مواجه خواهيم شد، از اين رو دستگاههاي متولي براي مواجهه با اين مشکل بايد برنامهريزي داشته باشند. البته اين موضوع را اضافه کنم از زماني که بحث آلودگي هوا پررنگتر شد با درخواست کميسيون سلامت شوراي شهر تهران، کارگروهي تحتعنوان کارگروه تدوين سند جامع حمايتطلبي آلودگي هوا و سلامت در اسفندماه سال ۹۳ در فرهنگستان علوم پزشکي تشکيل شد.
وزارت بهداشت، کميسيون سلامت شوراي شهر، سازمان محيط زيست، معاونت فناوري رياستجمهوري و ستاد محيط زيست شهرداري تهران از جمله اعضاي اين کارگروه هستند. اين کارگروه در حال آماده کردن پيشنويس يک سند در زمينه آلودگي هوا هستند تا بر مبناي آن بيانيهاي را صادر کنند. يکي از پيشنهادهاي اين کارگروه بحث بازنگري در استانداردهاي هواي پاک با استفاده از ظرفيت تخصصي دانشگاهها و مراکز تحقيقاتي بود. علاوه بر اين مشخص کردن توليت اين امر که اطلاعرساني شاخصهاي آلودگي توسط چه دستگاهي باشد و اينکه آيا وزارت بهداشت متولي است يا محيط زيست، روشن خواهد شد.
موضوع ديگري که در اين کارگروه مورد بررسي قرار گرفته و بهعنوان يک مطالبه از دستگاههاي مسوول درخواست شده، نحوه اعلام شاخص آلودگي هواي شهر براساس استانداردهاي جهاني است. از اينرو به نظر ميرسد شکل فعلي روش صحيحي براي اعلام وضعيت آلايندههاي هواي شهر نباشد، بنابراين يکي از مطالباتي که من به نمايندگي از شوراي شهر تهران در جلسه اخير اين کارگروه مطرح کردم، اين بود که محاسبه شاخص آلودگي هوا از عدد ميانگين مناطق ۲۲ گانه که ملاک عمل قرار گرفته، بالاترين عدد منطقه تغيير پيدا کند.
* سال گذشته شما در گفت و گوي مفصلي با «دنياي اقتصاد» از تغيير جنس آلودگي هواي تهران خبر داديد و اعلام کرديد منشا آلودگي هواي پايتخت از فاز « دود خودروها» که هوا را سياه رنگ ميکند، به فاز «گرد و خاک» تغيير پيدا کرده و «غبار زرد رنگ» که مرتب در هواي تهران وجود دارد از اين تغيير حکايت ميکند. گرد و غبار موجود در هواي شهر تهران از کجا نشات ميگيرد؟ اخيرا بحثي در مورد منشا خارجي اين گرد و غبار در هواي پايتخت مطرح شده است. از ديدگاه شما منشا اين گرد و غبار از اطراف تهران است يا شهرهاي اطراف يا آنکه به محدوده خارج از مرزهاي ايران مربوط ميشود؟
در مورد منشا خارجي گرد و غبار موجود در هواي تهران يک بحث مطرح شده که در مورد درستي يا نادرستي اين ديدگاه ميتوان صحبت کرد. مطابق بررسيهاي انجام شده گزارش يک ساله روند آلودگي هواي تهران نشان ميدهد که منشا آلودگي هوا در فقط ۲۰ روز از سال ۹۳ منشا خارجي داشته است و در باقي روزهاي سال گذشته منشا آلودگي هواي تهران به درون کشور مربوط بوده است. منبع داخلي آلودگي هوا در مناطق مختلف متفاوت است. براي نقاط ديگري از کشور، هورالعظيم يا درياچه اروميه ميتوانند منابعي از انتشار آلودگي هوا باشند اما براي شهر تهران بيشترين معضل آلودگي هوا به مناطق جنوب غربي پايتخت مربوط ميشود.
بخشي از آلودگي هواي تهران که از محدوده جنوب غرب يعني منطقه ۱۸ وارد ميشود به دليل وجود زمينهاي راکد و بايري است که در اين منطقه وجود دارد و بخش ديگر به دليل وجود معادن شن و ماسه در اين منطقه است. در بازديدي که اخيرا از منطقه ۱۸ در جنوب غرب تهران داشتيم، مشاهده کرديم که خاک اين منطقه همچون قطرههاي آب از ميان انگشتان دست ميريزد بنابراين طبيعي است که وقتي باد ملايمي به سطح شهر تهران ميوزد، اين خاک به راحتي از زمين بلند ميشود.
شايد به همين دليل بود که در جريان توفان سال گذشته خسارتهاي زيادي به شهر وارد شد. اين توفان بايد درختان را تکان ميداد و نهايتا يک آسيبي به شاخه درختان ميزد و عبور ميکرد. اما کدورت هوايي که اتفاق افتاد ناشي از مشکلاتي است که در حاشيه شهر تهران داريم و مورد غفلت مسوولان از سازمان محيط زيست گرفته، تا شهرداري و ساير دستگاههاي مرتبط، واقع شده است.
تعطيلي کارخانههاي شن و ماسه در جنوب غرب تهران به رفع اين مشکل ميتواند کمک کند؟
بايد مداخلاتي انجام شود اما تعطيل کردن اين کارخانهها مشکل را به صورت کامل حل نخواهد کرد. چراکه ممکن است عمليات استخراج از معادن هم ريزگردهايي را وارد هوا کند يا تردد کاميونهايي که در آن منطقه است باعث آزار و مزاحمت براي شهرونداني که در آن منطقه سکونت دارند شود، ولي ماهيت آن معادن است که با يک نسيم ميتواند باعث آلودگي شهر شود و مشکلاتي را مشابه توفان سال گذشته ايجاد کند.
بنابراين گام اول توقف فعاليت اين کارخانهها است و بلافاصله بعد از آن هم اجراي پروژه عمراني است که براي آن منطقه پيشبيني شده است و تبديل اين معادن که حدود ۴۰۰ هکتار هم وسعت دارد به يک فضاي فرهنگي-تفريحي و آموزشي براي شهروندان. فضاي سبز مناسبي که بتواند اين تهديد را از بين ببرد. تعطيلي آن معادن اگر با شروع پروژههاي عمراني براي احياي آن منطقه همراه نشود خطر بيشتري را ايجاد خواهد کرد، چراکه به مرور زمان به پاتوق افراد ولگرد و معتاد و حيوانات موذي تبديل ميشود و چه بسا تهديدي که براي شهروندان آن منطقه ايجاد ميکند از آنچه که الان وجود دارد بيشتر هم خواهد شد.
چرا تا چند سال پيش خبري از گردوغبار در هواي شهر تهران نبود يا اگر بود حجم آن به ميزان کنوني نبود؟ چه اتفاقي افتاده است که اين ميزان ريزگرد در هواي تهران معلق شده است؟
وقتي گزارشهاي تهيه شده از وضعيت آلايندههاي هواي تهران در چند سال گذشته را بررسي ميکنيم مشخص ميشود روند افزايش ريزگردها خصوصا ذرات با قطر کمتر از ۵/ ۲ ميکرون از سال ۸۹ آغاز شده و در چند سال گذشته همچنان رو به افزايش بوده است. دو اتفاق در بروز اين روند افزايشي موثر بوده است. اتفاق نخست افزايش زمان اعتبار معاينات فني خودروها از دو به ۵ سال و اتفاق دوم استفاده از سوخت توليدشده توسط پتروشيميها بود. از زماني که اين دو تصميم در شهر تهران اجرايي شد با افزايش ذرات معلق با قطر کمتر از ۵/ ۲ ميکرون در هوا مواجه شديم. تقريبا طي دو سال گذشته با مداخلات انجام شده و توقف توليد سوخت توسط پتروشيميها روند افزايش آلايندههاي کمتر از ۵/ ۲ ميکرون کاهنده شد. اکنون هم اميدوار هستيم مجلس شوراي اسلامي با ابلاغ قانون هواي پاک و اعمال پيشبينيهاي لازم سير کاهنده و نزولي را سرعت ببخشد.
* به نظر شما آيا امکان پاکسازي عملياتي هواي تهران وجود دارد؟ در اين ميان دولت و شهرداري هر يک، ادعا ميکنند امکان مهار آلودگي هوا وجود دارد، اما هيچ کدام راهکار درست و شفافي براي اين موضوع ارائه نميدهند.
ببينيد! اول بايد با آسيب شناسي موضوع، صورت مساله را مشخص کرد و سپس راه حل مناسب براي آن طراحي کرد. صورت مساله آلودگي هواي تهران است که براساس گزارشهاي دستگاههاي مسوول و نظرات استادان در حال حاضر تقريبا حدود ۷۰ تا ۷۵ درصد ناشي از آلايندههاي متحرک و ۲۵ تا ۳۰ درصد ناشي از ساير منابع است. منظور از ساير منابع همين مناطق اطراف تهران است که به آن اشاره کردم و به عنوان منبع توليد ريزگردها شناخته ميشود.
از سوي ديگر عمليات ساختوساز و عمليات عمراني در شهر تهران نيز منابع ديگري براي توليد آلودگي در هواي شهر هستند. اگر روي منابع غيرمتحرک توليد ريزگردها مداخلاتي انجام شود ميتوان بخشي از آنها را کنترل کرد. در خصوص منابع آلاينده متحرک نيز مشخصا به موتورسيکلتها و خودروهاي سواري ميتوان اشاره کرد. از مجموع ۷۰ تا ۷۵ درصدي آلودگي که سهم منابع متحرک است تا ۵۰ درصد آن به آلودگي ناشي از موتورسيکلتها مربوط ميشود، از اين رو به نظر ميرسد مداخله در مواردي که سنگيني بيشتري دارد اگر صورت گيرد نتيجه بيشتري به دست ميآيد.
مديريت شهری در اين زمينه گامي برداشته است؟
در اين راستا در برنامه پنج ساله دوم شهرداري تهران تکاليفي بر عهده شهرداري گذاشته شده تا مقدماتي براي جايگزيني موتورسيکلتهاي برقي به جاي موتورسيکلتهايي که سوخت بنزيني دارند، فراهم کند. از سوي ديگر دولت هم گام اول را از طريق کاهش تعرفه واردات خودروهاي هيبريدي از ۴۰ درصد به ۴ درصد برداشته است. اين مصوبه درشوراي حمل و نقل ترافيک تهران در ديماه سال گذشته گرفته شد که به نظر ميرسد اثربخش و مشکلگشا است، منتها اجراي آن کار بسيار سختي است يا آنکه از نظر زمان بندي با تاخير مواجه خواهد شد ولي اجراي آن اقدام با ارزشي است. بهعنوان مثال قطعا ايستگاههايي براي شارژ موتورسيکلتها بايد در منطقه ۱۲ که مشکلدارترين بخش شهر تهران است ايجاد کنند که بتوانند حجم زيادي از موتورسيکلتهايي را که به منطقه بازار وارد ميشوند مديريت کنند و به موتورسيکلت برقي تبديل کنند.
از طرف ديگر در منطقه ۱۲ که قرار است ممنوعيت تردد موتورسيکلتهاي بنزيني ايجاد شود، بايد خارج از اين حريم پارکينگي براي موتورسيکلتهاي بنزيني پيش بيني شود تا فردي که با موتورسيکلت بنزيني خود تا آن محدوده سفر ميکند، بتواند موتورسيکلت خود را پارک کند و از ساير وسايل نقليهاي که در اختيارش گذاشته ميشود استفاده کند. ضمن آنکه لازمه اجراي اين طرح آن است که به تعداد کافي موتورسيکلت برقي در اختيار شهروندان قرار بگيرد. وقتي هنوز موتورسيکلتهاي برقي به شکل گسترده تامين نشده است نبايد انتظار داشت محدوده ممنوعه براي رفت و آمد موتورسيکلتها در محدوده بازار ايجاد شود. نکته مهم ديگر آنکه ميتوان براي شهرونداني که موتور سيکلت برقي خريداري کرده اند امتيازات ويژه مثل تردد آزاد در نظر گرفت. پيشبيني ما اين است که تا اواسط سال آينده اين تغييرات را در سطح شهر تهران شاهد باشيم.
شهروندان تهرانی تا چه اندازه در شکلگيري اين نوع از آلودگی هوا سهيم هستند؟
شهروندان تنها جايي که ميتوانند کمک کنند و اگر غفلت کنند تهديدي براي سلامت خودشان و ديگران فراهم ميکنند، بحث موتورخانهها است. تاسيساتي که براي گرمايش منازل استفاده ميشود، يکي از منابع ايجاد آلودگي در سطح شهر است. به نظر ميآيد که اگر به صورت منظم هر سه ماه چهار ماه يک بار در طول سال بازديد فني از تاسيسات گرمايشي منازل انجام شود هم آلودگي ناشي از اين تاسيسات را ميتوان مهار کرد، هم قطعا مصرف سوخت يا گاز آنها کمتر خواهد شد که منفعت اقتصادي براي شهروندان به دنبال خواهد داشت. بنابراين هزينه کردن در اين بخش يک هزينه اضافي نيست، بلکه اين هزينه از محل صرفه جويي در مصرف سوخت بر ميگردد.
* به موضوع سلامتي شهروندان اشاره کرديد. تبعات افزايش تعداد روزهاي آلوده تهران دقيقا چه ميتواند باشد؟ آيا سقط جنين، سکتههاي قلبي و انواع بيماريهايي که اخيرا در شهر تهران شيوع پيدا کرده است به موضوع افزايش آلودگي هوا ربط دارد؟
سال گذشته همايشي در مرکز قلب تهران برگزار شد بر مبناي گزارشهاي علمي و مستند ارائه شده در اين همايش مشخص شد تمامي بيماريهاي ناشي از قلب و عروق در اثر افزايش تعداد روزهاي آلوده افزايش پيدا ميکند به جز يک مورد؛ آن يک مورد هم مربوط به ناهنجاريهاي مادرزادي قلب ميشود که با افزايش آلودگي هوا کاهش پيدا ميکند.
اين يک مورد چرا کاهش پيدا ميکند؟
ساختار قلب برخي از کودکان در زمان تولد شکل طبيعي ندارد که به آن ناهنجاري ساختار قلب گفته ميشود. علت اينکه اين نوع بيماري قلبي با افزايش تعداد روزهاي آلوده کاهش پيدا ميکند اين است که اين کودکان در مرحله قبل از تولد و در شکم مادران سقط ميشوند و به دنيا نميآيند از اين رو آمار ابتلا به بيماري ناهنجاريهاي مادرزادي قلبي کاهش پيدا ميکند. و اين به معني ارتباط مستقيم افزايش سقط جنين با افزايش آلودگي هوا است. در کنار بيماريهاي قلبي و عروقي بيماريهايي همچون مشکلات ريوي و تنفسي هم به طور قطع با افزايش آلودگي هوا بيشتر ميشوند.